قیام شیخ شهید محمد خیابانی یکی از مهمترین قیامها در تاریخ معاصر ایران است که با تأکید بر حفظ و یکپارچگی ایران و برای اجرای قانون اساسی و مشروطیت انجام شد. شیخ محمد خیابانی همواره در نطقهای خود با اشاره به ایرانی واحد، بر آزادی، استقلال، حاکمیت مردم و … تأکید میکرد. در نوشتار پیشرو سعی شده است برخی از اهداف قیام وی مورد بررسی قرار بگیرد.
اجرای قانون مشروطه
خیابانی در مقالهای به نام «حقیقت را باید گفت» در تاریخ 15 رجب 1335 اجرای قوانین و اصول مشروطه را هدف خود میداند و مینویسد: «نظر ما، مساعدت تام و تمام با اولیای امور است و تقاضای ما، جز اجرای قوانین و اصول مشروطیت نیست». وی شرط همراهی خود را اجرای این قوانین برمیشمرد و ادامه میدهد: «در غیر آن موقع که نقض در قانون یا مماطله در ادای وظیفه نبینم، دم فرو بسته وظیفهشناسی خود را ظاهر خواهم ساخت». از نظر خیابانی اگر در اجرای مشروطه سستی صورت بگیرد و «سوءاستعمال در اختیارات و اقتدارات مقامات عالیه مشاهده شود، کیست که زبان تنقید ملت را توانید برید؟»[1]
خیابانی در 17 فروردین 1299 برای احقاق حقوق مردم و اجرای مشروطه علم قیام برافراشت. چند روز بعد یعنی در 19 فروردین، در بیانیهای که از طرف قیامگران صادرشد «تحصیل یک اطمینان تام و کامل از این حیث که مأمورین حکومت، رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیه را که چگونگی آن را معین مینماید به طور صادقانه مرعی و مجری دارند»[2] به عنوان یکی از خواستههای اصلی قیام مطرح گردید. قیام کنندگان درخواست خود را چنین مطرح کردند: «برقرار داشتن آسایش عمومی؛ از قوه به عمل آوردن رژیم مشروطیت».
شیخ شهید محمد خیابانی اجرای مشروطیت را خواست همه آزادیخواهان میداند و در نطق خود در 17 اردیبهشت اظهار میدارد: «ما آزادیخواهان، همه یک امل، یک آرزو، یک مرام، یک عقیده داریم، ما همه میگوییم مشروطیت حقیقی باید در مملکت حکمرانی کند».[3] وی در نطق ۱۹ اردیبهشت ۱۲۹۹ با تأکید بر استقرار مشروطیت در سرتاسر کشور اعلام میدارد: «فعلاً ما یک مشروطه داریم. از قوه به فعل در آوردن این مشروطه اولین قدمی است که باید برداریم و اول چیزی که می خواهیم عبارت از استقرار رژیم مشروطیت در سراسر ایران است»[4]. حرف او این است که باید «مشروطیت حقیقی در مملکت حکمرانی کند» و در نطق یکشنبه 9 خرداد 1299 با تأکید بر اهداف قیام میگوید: «این قیام برای تأمین آزادی و استقلال ایران و اجرای کامل قانون اساسی است».[5]
آزادی خواهی
شیخ شهید محمد خیابانی یکی از هدفهای قیام خود را آزادی ملت ایران عنوان میکرد و اعتقاد داشت هدف نه آزادی در تبریز بلکه آزادی ملت ایران است. وی در نطق 16 اردیبهشت 1299 با اشاره به این مهم میگوید: «این قیام منحصر به تبریز نبوده و بلکه آزادی تمام ایران را میخواهد».[6] در نطق سهشنبه 21 اردیبهشت بار دیگر بر آزادی کل ایران تأکید میکند و میگوید: «ما از شهر تبریز شروع کردهایم؛ به تدریج تمامت ایران را نائل آزادی خواهیم ساخت».[7] وی اعلام میدارد: «باید رژیم مملکت، تجدید شود اول در تبریز سپس در کلیه ایران».
آزادی مردم ایران هدفی بوده که شیخ شهید محمد خیابانی اعلام کرد تا پای جان خود برای تحقق آن مبارزه خواهد کرد. وی در یکی از نطقهای خود به صراحت اعلام میکند: این دفعه آزادیخواهان آذربایجان، یا آزادی و استقلال ایران را تأمین خواهد کرد یا کشته خواهند شد. او تاکید میکرد: «این قیام میخواهد این اراده را در ملت ایران پرورش بدهد تا ایران را آزاد و خلاص کند».[8] او فریاد میزد: «بیایید ای آزادی خواهان که عهد و میثاق بستهاید که بمیرید یا ایران را آزاد کنید… قول و شرف خودتان را تکرار نمایید: که ایران را به یک آزادی واقعی و حقیقی نائل خواهید ساخت».[9]
استقلال ایران
استقلال ایران دیگر خواسته شیخ بود. او میگفت: «آزادی، استقلال و سعادت ایرانیان، مقصود مشترک کلیه آزادیخواهان است و این وحدت مقصود، سرمایه اتحاد و اتفاق آنان است».[10] خیابانی استقلال خواهی را لازمه شرافت یک ملت میداند و تاکید میکند: «اولین لازمه شرافت یک ملت، استقلال است، ملتی که استقلال ندارد عزت ندارد».[11] او میگفت: «ایران باید مال ایران باشد، خزانه ایران، مالیه ایران، سیاست ایران، وزارت خارجه ایران، قشون ایران، باید مال ایران و به دست ایرانی باشد.» از اینرو تسلط بیگانه بر کشور را رد میکرد و مردود میدانست.
تحقق حاکمیت مردم
تحقق حاکمیت مردم از دیگر مواردی بود شیخ محمد خیابانی همواره در تبیین اهداف قیام به آن اشاره میکرد. وی میگفت: «این قیام ترتیبی برای همه امور ایجاد خواهد کرد و همه آزادانه خواهند توانست فکر و عقیده خود را اظهار دارند تا مملکت چنانچه لازم است موافق آمال و افکار عامه اداره شود».[12] شیخ اعتقاد داشت: «این قیام میخواهد ایران را نجات دهد. باید ایران و دموکراسی ایران زنده و جاوید بماند».[13]به عقیده خیابانی: «از آنجایی که که تا کنون در ایران اهمیت به ملت ندادهاند. ملت میخواهد یک حکومتی تأسیس نماید که اختیارات آن بالاستقلال و مطلقا در دست خود ملت باشد.»
وی به صراحت میگوید: «قیام ما برای این است که ایالت، ریاست عدلیه، مالیه، نظمیه، همه بدون استثناء نماینده اراده ملت و خادم منافع او باشند.» او اعلام میکرد: «ما تصمیم گرفتهایم کشمکش و زدوخورد را تا آن موقع متحمل شویم که حاکمیت ملت را اثبات کنیم. و به مردم این مملکت مدلل سازیم که حاکمیت ملت، یک افسانه نیست، و تا روزی که این نتیجه به دست نیامد این قیام دوام خواهد داشت».[14]
خیابانی در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود: این قیام «فقط یک مقصود داشت و آن یگانه مقصود عبارت از تأسیس حاکمیت دموکراتیک ملت بود».[15] وی در نطق دیگری در تعریف حاکمیت ملی میگوید: «حاکمیت ملت عبارت از این است که امور ملت، به دست نمایندگان ملت اراده بشود، ملت مأمورین خود را خود انتخاب کنند و منافع خود را به دست آنان بپسارند و در تحت نظارت خویش بخدمت وامیدارد و تابع هیچ فرمانی نمیشود که اصلا از ناحیه ملت صادر نشده باشد.» به تاکید او: «حاکمیت دموکراسی مستلزم این است که هیچکاری در مملکت بدون اطلاع و رضایت ملت رخ ندهد.»
حفظ یکپارچگی ایران
شیخ شهید محمد خیابانی بارها در مقابل هزاران نفر با صدای رسا رسما اعلام میکرد: «هدف قیام ما عظمت ایران است، و آذربایجان جزء لاینفک ایران و ایران جزء لایتجزای آذربایجان میباشد». [16]او به صراحت میگوید: «در مسلک ما، ایران، مال ایرانیان است.» خیابانی عقیده داشت: «در سراسر مملکت ایران باید یک صدا، یک صدای واحد شنیده شود. یک رأی واحد کلیه آزادیخواهان را بر یکدیگر مربوط سازد.» میگفت: «شما بیایید اراده کنید و بگویید ایران مال ایرانیان است و آنگاه ببینید کدام قوه گستاخ و خدانشناس است که بدون اندیشه، به خاک ایران تجاوز نماید». [17] در آن دوره نیز گروهی خیابانی را جداییطلب نامیدند و دلیل آن را هم تغییر نام آذربایجان به آزادیستان میدانستند. اما مورخین درخصوص تغییر نام آذربایجان معتقدند انگیزه این نامگذاری آن بود که در آن زمان، پس از انقلاب روسیه مردم قفقاز اعلام استقلال کرده و نام کشور خود را جمهوری آذربایجان گذاشته بودند و ظاهراً هدفشان چنین بود که با آذربایجان ایران یکی شوند اما خیابانی که نمیخواست آذربایجان از ایران جدا شود، چاره را در تغییر نام دید.[18]
پینوشتها:
1- علی آذری، قیام شیخ محمد خیابانی، بنگاه مطبوعات صفی علیشاه، 1362، صص 106-107
2- علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، انتشارات بهزاد، 1387، ص 586
3- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص 40
4- خیابانی. ص 45
5- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص، 90
6- نطقهای شیخ محمد خیابانی، بهرام خیابانی، انتشارات احسان، ص 39
7- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص، 53
8- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص، 117
9- قیام شیخ محمدخیابانی در تبریز، س. علی آذری، چاپ چهارم 1354، بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، ص 337
10- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص، 40
11- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص، 115
12- قیام شیخ محمدخیابانی در تبریز، ص 452
13- قیام شیخ محمدخیابانی در تبریز، س. علی آذری، چاپ چهارم 1354، بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، ص 385
14- قیام شیخ محمدخیابانی در تبریز، ص 397
15- قیام شیخ محمدخیابانی در تبریز، ص 466
16- دو مبارز جنبش مشروطه: ستارخان، شیخ محمد خیابانی، رحیم رئیسنیا و عبدالحسین ناهید، تهران: آگاه، ۱۳۵۵ ص ۲۶۸
17- نطقهای شیخ محمد خیابانی، ص، 117
18- کسروی، احمد(۱۳۷۶). قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز، با مقدمه و حواشی محمدعلی همایون کاتوزیان، تهران: مرکز، ص 67.