قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ در خصوص این نامهها، میگوید: نامهها و آثاری پیرامون مشروطیت از ثقه الاسلام شهید برجای مانده است که بخشی از آن مربوط به قانون گرایی در مشروطه و همکاری و وحدت است و بخشی دیگر نیز خطاب به حرکتهایی که منجر به ایجاد اغتشاشات و تشنج بین مردم از طرف جریان معارض با اسلام و دین از جمله مدافعان حزب دموکرات سید حسن تقی زاده انجام میگیرد، بود.
وی با بیان اینکه نوشتههای بسیاری از ثقةالاسلام در خصوص تقی زاده وجود دارد، میافزاید: ثقةالاسلام تقی زاده را فردی بیسواد برمیشمرد که نمیتواند نماینده مردم تبریز در مجلس باشد. در برخی نامهها نیز حرکتهای وی را معارض با اسلام و اساس مشروطه میداند. سید حسن تقی زاده و محمدعلی تربیت در تبریز تشکیلاتی داشتند که مخالفت با اسلام و اعتقادات دینی و روحیه غرب گرایی و غرب زدگی در آنها وجود داشت. این تشکیلات در ابتدا به صورت پاتوق بود اما بعدا گسترش یافت که ثقه الاسلام در نوشتههای خود، این جریان را افشا میکند.
وی ادامه میدهد: عملکرد افرادی نظیر تقی زاده، به عنوان انقلابی تندرو در تبریز و تهران خلاف قانون و اهداف مشروطه بودند. ثقةالاسلام به همراه با محروم آیت الله میرزا صادق آقای تبریزی در انجمن ایالتی آذربایجان حضور داشتند که انجمنی موافق مشروطیت بودند. این انجمن یک نوع شورایی بود که بزرگان و شخصیتهای عالم در آن برنامه ریزی میکردند که پس از انحراف تقی زاده و انجمن از اهداف مشروطه از آن خارج شدند و انجمن کاملا در دست طیف وابسته تقی زاده افتاد.
تبریزی خاطرنشان میکند: تقی زاده با تمامی طیفهای ضداسلامی حتی حزب ارامنه و عدهای از سوسیال دموکراتها همراهی میکرد و در یک جا متمرکز نمیشد و در هر جریانی که فعالیتهای سیاسی و انقلابی و حرف نو و جریانات نوگرایی داشتند، میماند.
وی با بیان اینکه بخشی از نامههای ثقه الاسلام در کتاب مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، استاد محمدحسن رجبی دوانی آمده است، میگوید: ثقه الاسلام در بحث انتخابات مجلس نیز بیانیههایی دارد که معتقد است، در انتخابات تقلب و دسیسه کردهاند و دموکراتها را متهم میکند. دلیل آن هم این بود که محمدرضا مساورات از وابستگان تقی زاده و تربیت که هیچ اطلاعاتی از تبریز نداشت و مردم هم او را نمیشناختند، به یکباره نماینده مردم تبریز در مجلس شد.
وی ادامه میدهد: حزب تقی زاده در مجلس نیز یکسری درگیریهایی ایجاد میکردند که ثقه الاسلام در نوشتههایش میگویند: آنها آبروی ما را در تهران بردهاند؛ همچنین تقی زاده را به عنوان پارتی باز و مغایر با رویه انقلاب مشروطه دانسته و تاکید میکند که از بین ۱۹ نماینده آذربایجان در مجلس باید امثال مساوات کنار گذاشته شوند.
این تاریخ شناس با گذری به شخصیت ثقه الاسلام بر اساس نوشتههایش، اظهار میکند: ثقه الاسلام یک شخصیت مورخ، کتاب شناس، پژوهشگر، اندیشمند، دوراندیش و آینده نگر بود. او حتی بیانیهای دارد که میگوید در آن زمان نیاز به تاسیس مدارسی در سطح دانشکدههای امروزی در جامعه وجود دارد.
وی در ادامه با اشاره به رساله لالان ثقه الاسلام، میگوید: در این رساله به مسائلی چون حفظ استقلال مذهب از طریق استقلال مملکت که باید بر اساس مبانی مذهب شیعه باشد، حفظ استقلال ایران از کشورهای متجاوز به خصوص روسیه تزاری و انگلستان، حفظ مشروطیت و قانون اساسی و اصول شورا، قناعت عمومی در بحث بین المال و سرمایه ملی، پرهیز از اسراف و پرداختن به اشرافیت و سعی در اتحاد مسلمانان برای رسیدن به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی یا اقتدار ملی اشاره شده است.
وی ادامه میدهد: ثقه الاسلام بر قانون مداری، تاکید فراوانی داشت و حتی یکی از اتهاماتی که به تقی زاده میزد نیز این بود که او از قانون عبور کرده و مقید به قانون نیست و در رساله خود میگوید که «مسلک خصوصی من در اجراییات این مقاصد، اصلاحی و اقتصادی است و تند رفتن و شتابزدگی موجب خسارت و زود خسته شدن و به منزل نرسیدن است. از طرفی کند کردن و به خواب رفتن نیز موجب نرسیدن به مقصود میدانم. نه کار فردا را باید امروز طی کرد و نه کار امروز را باید به فردا انداخت. طبیعت من از هرج و مرج، بیزار است و از کثرت مخارجی که به ملت میشود، متنفر هستم.»
تبریزی میافزاید: ثقه الاسلام در رساله لالان تاکید دارد که نظام نامه داخلی احزاب نیز باید بر اساس اصل اسلامیت، دیانت، قانون اساسی و وحدت باشد. این شهید یک تلگرافی مفصل نیز به نایب السلطنه احمدشاه یعنی ناصرالملک دارد که میگوید: «امروز که فقر و سفالت، گرسنگی، برهنگی و تنگدستی با تازیانههای آتشین جامعه ما را گرفته است، برخی از افراد به عنوان انقلابی تندرو، امنیت را خدشه دار کرده و شما باید اصل را بر وحدت و امنیت بدانید تا جامعه بتواند به اهداف خود برسد.»
وی معتقد است، کلیه قوانینی که تصویب میشوند نباید معارض با شیعه اثنا عشری و معارض با دین باشند در حالی که تقی زاده، مسئله جدایی دین از سیاست را مطرح میکند و ثقه الاسلام در جای دیگر این نظریه را باطل دانسته و میگوید که این موضوع غرب گرایی را نشان می دهد.