علی آذریان، محقق جامعه شناسی سیاسی در گفتوگو با ایسنا، میگوید: شهید میرزا علی آقا ثقه الاسلام در دو جنبش بزرگ اجتماعی «تنباکو» و «مشروطه» تاریخ ایران حضور داشت. در دوران جوانی با جنبش تنباکو در کنار میرزای شیرازی همراهی کرد و با مطرح کردن ابعاد استعماری انگلیس به مردم و به خصوص مردم خطه آذربایجان آگاهی داد و از آن زمان نیز وارد مباحث سیاسی شد. اوج اندیشه ورزی و نظریه پردازی ثقه الاسلام به دوره معاصر جهان و مصادف با مشروطه ایران برمیگردد.
وی میافزاید: ثقةالاسلام در مشروطه ایران، نقشی محرک داشت و یکی از نظریه پردازان و تدوین گران نهضت مشروطه بود. این شخصیت عالم، مسائل و موارد مربوطه را با مردم درمیان گذاشته و با تمام قدرت نیز حضوری فعال در عرصه داشت.
وی با اشاره به نظرات برجسته ثقةالاسلام در بحث قانون اساسی، اظهار میکند: یکی از مهمترین مباحث، نگاه دموکراتیک و آزادی خواهانه ثقةالاسلام به مسائل بود که تفکیک قوا را به عنوان جدی ترین بحث مطرح کرده و تاکید میکرد که این موضوع باید در قانون اساسی مطرح شود. بنا به اعتقاد وی، اگر تفکیک قوا انجام نگیرد و تمامی قدرت یک کشور بر روی یک قوا متمرکز شود، دیکتاتوری بر آن کشور حاکم میشود.
حمایت از تفکیک سه قوه در کشور
آذریان ادامه میدهد: این شخصیت عالم زمان، تفکیک سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه در ایران را مطرح کرده و میگوید که قوه مقننه، وظیفه وضع قوانین، دفاع از حقوق شهروندی و نظارت بر اجرای قوانین را دارد. او معتقد بود که «اگر قوه مقننه در کشور قوی باشد، قطعا قوههای مجریه و قضائیه نیز عملکرد بهتری خواهند داشت.»
وی با بیان اینکه دستاورد بزرگ نهضت مشروطه، تدوین قانون اساسی است، میگوید: کشور ما تا سال ۱۲۸۵ شمسی قانون اساسی نداشت و ما از زمان مشروطه به بعد قانون اساسی را تدوین کردیم. البته آن قانون اساسی تدوین شده، هدف نهایی ما نبود و قانون اساسی کنونی کشورمان، دربرگیرنده تفکرات اصلی مشروطه بوده و اکنون نیز جزو باظرفیت ترین قانونهای اساسی جهان به شمار میرود.
وی با اشاره به ابعاد شخصیتی ثقةالاسلام شهید، اضافه میکند: مردم مداری ثقةالاسلام از جمله ویژگیهای بارز این شهید است. ثقةالاسلام، هیچگاه از بطن مردم جدا نشد و در آن مقطع زمانی که چندین پیشنهاد برای حضورش در سفارتخانه به او داده شده بود و میتوانست آنها را قبول کند و جانش در امان بماند اما هیچگاه آنها را قبول نکرد و در کنار مردم ماند و جانش را نیز برای مردم قربانی کرد. این شخصیت عالم به اعدام رفت تا هیچ سند و نامهای علیه مردم ایران، امضا نکند.
این محقق جامعه شناس تاکید میکند: ثقه الاسلام، یکی از بزرگترین و مهمترین افراد تاریخی است که نظریه متکی بر مردم بودن، قانونگرایی و عدم دخالت قواها در کار یکدیگر را مطرح کرده و حتی برای آنها نیز نظریه دارد.
وی در ادامه در خصوص دلیل شهادت ثقةالاسلام نیز میگوید: تاریخ مشروطه دارای دو برهه است. یک مرحله آن به سال ۱۲۸۵ شمسی برمیگردد که تمامی ایران تقریبا به جنبش برخاسته و مشروطه و مجلس با امضای مظفرالدین شاه تشکیل مییابد و قانون اساسی نیز نوشته میشود اما متاسفانه حدود دو سال بعد از این امضا که مظفرالدین شاه میمی میرد، فرزندش محمدعلی شاه بر تخت نشسته و مجلس را به توپ میبندد و مشروطه در کل ایران شکست میخورد. پس از این مقطع، تمامی ایران تسلیم شده و عدهای از مشروطه خواهان نیز از کشور فرار میکنند و عدهای نیز زندانی و شهید میشوند.
وی ادامه میدهد: جریان مشروطه دوم، دو سال بعد از آن شروع میشود و در آن زمان نیز علی رغم تسلیم شدن دوباره ایران اما تبریز تسلیم نمیشود و نقش آذربایجان در همین دوران در بحث مشروطه برجسته است. در این برهه، شخصیتهایی چون ستارخان، باقرخان، شیخ محمد خیابانی، ثقه الاسلام و علی مسیو، جزو مشروطه خواهان بودند و از آزادی خواهان و مجاهدان دفاع میکردند از قیام خود پا پس نکشیدند و به جنگ با مخالفان مشروطه رفتند. ارگ علیشاه در آن زمان، اسلحه خانه بود و مردم تبریز نزدیک به ۱۱ ماه از طرف دولت مرکزی به فرماندهی عین الدوله، بیوک خان اهری، رحیم خان ماکویی و شجاع الدوله مراغهای محاصره شدند و جنگ کوچه به کوچه انجام گرفت اما مجاهدان هرگز تسلیم نشدند تا اینکه مجلس بار دیگر به وسیله مشروطه خواهان آذربایجان در کشور تشکیل یافت.
آذریان تشریح میکند: وقتی مجلس تشکیل یافت و ستارخان و باقرخان به تهران رفتند، محمدعلی شاه تسلیم فشار روسها شد و قبول کرد تا آنها برای سرکوب قیام مردم آذربایجان وارد ایران شوند. در آن زمان، کل ایران از قیام مردم آذربایجان و اندیشههای مجاهدان دفاع میکردند اما روسها با هماهنگی دولت مرکزی و شاه قاجار از طرف شمال، انگلیسها نیز از طرف جنوب وارد کشور شدند.
وی میافزاید: ثقةالاسلام در این برهه تاریخی به تنهایی در تبریز مقابل روسها میایستد و از مردم دفاع میکند. روسها، مشروطه خواهان را یک به یک اعدام میکردند و وقتی نوبت به ثقةالاسلام رسید، از او خواستند تا نامهای بنویسد و امضا کند که «خود مردم ایران از روسها خواستهاند که به ایران بیایند. مجاهدان نیز میخواستند روسها را بزنند اما آنها از خود دفاع کردند و کشت و کشتار شد» اما ثقةالاسلام میگوید که این حرف دروغ است و هرگز آن را امضا نمیکند و حتی مهرش را میشکند تا کسی بعد از او، نامه را امضا نکند.
۸ تبریزی که به دست اجنبی در خاک خود اعدام شدند
وی ادامه میدهد: ثقةالاسلام ظهر روز عاشورای سال ۱۲۹۰ شمسی به همراه شیخ سلیم، ضیاءالعلما، محمدقلی خان دایی او، صادقالملک، آقا محمدابراهیم، حسن پسر ۱۸ ساله علی مسیو و قدیر برادر ۱۶ ساله اش به دار کشیده شدند. روسها میخواستند تا این اعدام به دست خود ایرانیها انجام بگیرد اما چون امتناع کردند، خود روسها، خون این انسانهای بیگناه و آزاده را بر گردن گرفتند.
دسته حسینی میتوانست اعدام را متوقف کند؟!
این پژوهشگر با اشاره به موضوع قابل بحثی در رابطه با زمان اعدام ثقةالاسلام، میگوید: در زمان اعدام این افراد، دسته شاخسی(شاه حسین گویان) مارالان از آن منطقه میگذشت، بنابراین به آنها گفته شد، از آنجایی که در دسته شاخسی به رسم قدیمی، عزاداران با شمشیر مثل یک لشکر کنار یکدیگر حرکت میکنند، این دسته نیز با شمشیرهای خود به میدان اعدام برود تا روسها از آنها ترسیده و جرئت اعدام نداشته باشند اما آن زمان برخی مخالفت کردند که نباید دسته حسینی را وارد سیاست کرد و نمیتوان اینکار را انجام داد، بنابراین این قضیه منتفی شد.
وی تاکید میکند: متاسفانه عقیده جدایی دین از سیاست و اینکه نباید امام حسین(ع) را قاطی سیاست کرد، نگذاشت تا دسته وارد میدان اعدام شود. در حالی ما نباید فلسفه قیام امام حسین(ع) را فراموش کنیم و بدانیم که دین همواره در تمامی جریانات سیاسی و اجتماعی بوده و امروز مسئولیت ما نیز تبیین صحیح این قیام جهانی و همچنان زنده است که اگر به درستی تبیین شود، تمامی قیامها و جنبشهای اجتماعی دینی و غیردینی در دنیا و حتی آزادگان جهان نیز از آن درس میگیرند.
آذریان با تاکید بر اینکه باید از ابعاد مختلف، شخصیت ثقةالاسلام را بشناسیم، میگوید: این شخصیت در عین کمک به مجاهدان، ابعاد مختلف فرهنگی نهضت مشروطه را نیز بیان میکند. اگر در نهضت مشروطه، اندیشههای ثقةالاسلام و امثال وی مثل شیخ محمد خیابانی و شیخ فضل الله نوری اجرایی میشد، چه بسا این نهضت ناکام نمیماند. نفوذ روشن فکران غرب گرا و اندیشه ورزان تحت تاثیر پروپاگاندای غرب و استعمار انگیس و روس باعث شد تا نهضت مشروطه ناکام بماند و به اهدافش نرسد و در نهایت نیز زمینه را برای استبداد چون رضاخان آماده شد.
دغدغه مردم در دوره مشروطه برای ثقةالاسلام بیش از همیشه قوت گرفت و راهگشای مبارزهای برای مردم از دیار آذربایجان شد. ثقةالاسلام، در تمامی لحظات تاریخی و سیاسی که حضوری فعال در عرصه داشت، روشنگری و آگاهی بخشی به مردم را رکن اساسی خود قرار داده بود و نامههایی که از او برجای مانده نیز گواهی بر این ادعا است.